فرمها / معناها




Thursday, May 15, 2003

٭
نمايشگاه نقاشی شراره فرهادی و محبوبه نمازی روز جمعه 26 ارديبهشت در نگارخانه آتبين افتتاح می‌شود و تا 31 ارديبهشت ادامه دارد.
آدرس نگارخانه آتبين: خيابان ولی عصر، نرسيده به چهارراه پارک وی، کوچه خاکزاد، شماره 1+12، تلفن: 2017761



........................................................................................

Monday, May 12, 2003

٭
دوشنبه 22 ارديبهشت 1382

معماری هوشمندانه

24. هويت

كد همان قانون است(لورنس، لسيگ)
در همان روزهای نخستين، بيشترِ آن اتفاقاتی كه منجر به گسترش وب شد، بالغ بر يك نوع "اصل خودسازماندهنده متمركز" می‌گشت، قصد بيان اين است كه يك تركيب طرح‌ريزی نشده اما مؤثر از مراجع، ابداعات وتلاشهای تجربی موجود، يعنی اينترنت، بسيار ريسك‌آميز خواهد بود اگر سرنوشتش به دست شانس سپرده شود. حداقل اين نقطه نظری است كه از سوی لسيگ پشتيبانی می‌شود. در نظر او حوزه‌هايی كه نياز به توجه كنترلی دارند، IP، حريم خصوصی، گفتگوی آزاد و حق حاكميت است. همه اينها كنترل يكسان يا نياز به سطوح مشابه قانونمندی ندارند اما همه آنها نيازمند توجه هستند تا بيم از دست رفتن مزايای اينترنت وجود نداشته باشد.
بنابراين اينترنت هم در فضای واقعی بنا شده و هم در فضای مجازی. اما مجاز به درست به مانند واقعی است و همانند فضای واقعی نگهداری می‌شود. ما بايد اين موضوع را مطرح كنيم تا كاملاً درك شود كه چرا هنگامی كه صحبت از بيت و بايت می‌شود درست هنگامی كه صحبت از آجر و ملات می‌شود، شديداً نيازمند توجهات معمارانه هستيم. كد(رمز) به تنهايی برای چنين چيزهايی، مانند firewall و شناسه‌های ورود، برای محافظت داده‌ها در برابر نفوذهای ناخواسته، پاسخگوست. كد(رمز) اينترانتها را نيز خلق می‌كند، شبكه‌های مجازی كه غيرقابل رسوخ از سوی افراد خارج از موضوع هستند. كد با سازمان دادن به انتشار، ذخيره و دسترسی داده‌ها، رفتارها را نيز قاعدمند می‌كند؛ همانطور كه شهرسازی و معماری مجتمعهای مسكونی كه عملاً حركتها را قانونمند می‌كند و بر رفتارهای مردمی كه در آنجا زندگی می‌كنند تأثير می‌گذارد.
لسيگ با دقت فراوان كدهايی را تحت آزمايش قرار می‌دهد كه در آنچه او "معماری شناسايی" می‌نامد، دسترسی و تأييد هويت را تنظيم می‌كند، يعنی ID، كلمه عبور، بيشترين معين كننده‌های هويت رايج و آنگاه، "cookie"، فايلی كه روی كامپيوتر شما می‌نشيند و حاوی داده‌هايی مربوط به شماست تا رساننده اطلاعات به شما را از نيازهايتان باخبر سازد. بدين ترتيب هر زمان كه شما كتاب ديگری به Amazon.com سفارش دهيد، توزيع كننده همه چيزهای لازم برای اينكه تحويل را تسريع كند می‌داند.

قبلی



٭


قضاوت كردن درباره ديگران شايد هميشه كار صحيحی نباشه و و در عين حال عمليست بسيار دشوار. اما گاهی نيازمند دانستن خصوصياتی كلی و اوليه درباره كسی هستيم تا در رابطه‌ای كه با او داريم - از هر نوع - كمتر دچار مشكل شويم. برای اين كار سئوالاتی كليشه‌ای مثل "كتاب چی می‌خونی؟"، "موسيقی چی گوش ميدی؟"، "اينترنت كجاها می‌چرخی؟" و مانند اينها هرچند قابل اطمينان نيستند ولی اغلب كليدهايی برای نزديك شدن به شخص مقابل را به ما می‌دهند.
ديروز فيلم Mulholland Dr را ديدم.
اگر شخصی تنها با يكبار ديدن فيلم Mulholland Dr به طور جدی درباره آن نظر داد و خود را بی‌نياز از ديدن دوباره آن می‌دانست، بدانيد كه فرديست بسيار سطحی‌نگر كه اغلب بدون تعمق نظر می‌دهد يا حداقل از نظر شخصيتی مشكل جدی دارد.




........................................................................................

Sunday, May 11, 2003

٭
از من چه خبر ؟

اسباب‌كشی تموم شد. حالا كه به خونه جديد اومديم می‌بينم جا افتادن در منزل جديد بسيار مشكل‌تز از ترك محل سكونت قبليست. متأسفانه مادر خانواده در ابتدای ورود به منزل جديد، به يك سفر اجباری رفت. عدم حضور او، ساماندهی مطلوب وسايل و استقرار كامل ما را در منزل جديد را به تأخير انداخته است. نبود تمركز ذهنی به دليل اسباب‌كشی، همچنان باقيست و اين نكته منفی، همچنان از من انرژی می‌برد.
برای تغيير روحيه، تصميم گرفتم به نمايشگاه كتاب بروم. ولی نه تنها مفيد نبود بلكه از نمايشگاه كتاب نيز بهره كافی را نبردم. در بخش كتب لاتين، اوضاع كتابهای معماری اصلاً مناسب نبود. بيشتر كتابها قديمی و تكراری بودند و من آنها را در نمايشگاه پارسال و دو سال پيش نيز ديده بودم. تنها چند كتاب معماری ديدم كه اندكی مرا به ذوق آوردند، و اين در حاليست كه من در سالهای گذشته در نمايشگاه كتاب، برای خريد، با توجه به محدوديت بودجه‌ام، دچار مشكل انتخاب می‌شدم.
عزم كافی برای سر زدن به ناشرين داخلی را نداشتم. اميدوارم در روزهای آينده دوست مهربانی پيدا شود و يقه مرا بگيرد و به سوی نمايشگاه كتاب رهنمون سازد.
به نظر می‌رسد نمايشگاه كتاب بهانه‌ای نيز برای كسانی بوده است كه تا به حال از طريق اينترنت با هم رابطه داشته‌اند، تا برای اولين بار يكديگر را از نزديك ببينند. از آنجاييكه يك دوست برخوردی زراعتی با من كرده بود، من دقايقی را در ورودی نمايشگاه به تجربه روزگار ايستادم - البته قبل از اينكه محصول بدهم او آمد. در اين حين متوجه شدم دختركی آراسته، زيرچشمی مرا می‌پايد. از آنجا كه انسان هميشه آرزوی تحقق آرزوهايش را دارد، آنرا به حساب خوش تيپی ذاتی و جذابيت ظاهريم گذاشتم. اما غرور پوشاليم باعث شد تا نوك دماغم را بالاتر بگيرم و به او توجهی نكنم. در يك لحظهء غفلت، از زاويه‌ای كور، بدون اينكه متوجه شوم به من نزديك شد و مؤدبانه سلام كرد و به من گفت:"ببخشيد، شما آقای تقوی هستيد؟"! پاسخ منفی به او دادم و از اين موضوع با لبخند اظهار تأسف كردم. سريعاً دريافتم موضوع از چه قرار است. بالاخره من نيز چنين تجربيات تلخی داشته‌ام - قرار گذاشتن با دوستی اينترنتی بدون رد و بدل كردن عكس.
راستی بيش از يك هفته می‌شود كه نازنين نگار تهران است. به علت مشغله زياد نتوانستم خيلی در پيدا كردن كار بهش كمك كنم. به علت برنامه‌ريزی نامناسبم، باعث شدم شنبه گذشته به جلسه نمايشنامه‌خوانی نيز نرسد.
برای ديدن يك نمايشگاه نقاشی نيز آماده باشيد، خبر دقيقش را در روزهای آينده بهتون می‌دم.



........................................................................................

Home