فرمها / معناها |
اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
|
Saturday, May 24, 2003
........................................................................................ Friday, May 23, 2003
٭
........................................................................................مرتضی مميز در مصاحبهای با کتاب هفته به انواع آموزش در اروپا و آمريکا اشاره و از آموزشی صحبت میکند که آنرا آموزش از طريق غنی بودن زندگی انسان مینامد. او اضافه میکند به طور مثال وقتی شما وارد خيابانهای نيويورک میشويد با ديدن فضا، کلی آموزش میبينيد. درک منظور مرتضی مميز، انسان را متوجه موضوعی دردناک، يعنی فقر عميق فرهنگی جامعه ما میکند ، ... ، و مسلم است که نتيحهاش اين بايد باشد که بسيار بيشتر تلاش کنيم. نوشته شده در ساعت 5/23/2003 02:09:00 AM توسط كاميار Wednesday, May 21, 2003
٭ هفت
چند وقت پيش با بهرام يوسفی تصميم گرفته بوديم يك مجله معماری الكترونيك راه بندازيم و اگر كارها خوب پيش رفت، نسخه كاغذيش را هم منتشر كنيم. هرچند اين كار عملی نشد ولی عميق فكر كردن به آن، حداقل برای من بسيار ارزشمند بود. يكی از چيزهايی كه درباره آن تقريباً به تفاهم رسيده بوديم نام مجله بود كه به پيشنهاد من قرار شد آنرا هفت بناميم. چرايش بماند اما میخواهم دليل ذكر اين ماجرا را بگويم. ديروز جلوی يك دكه روزنامهفروشی مشغول برانداز كردن جرايد بودم كه نگاهم روی يك مجله متوقف شد. چند بار دقت كردم و ديدم نام آن هفت است و مجلهايست فرهنگی-هنری. اولين شماره اين ماهنامه كه در همين ارديبهشت ماه منتشر شده، 600 تومان قيمت و 72 صفحه دارد. كسانی كه اين مجله را راهانداختهاند، از اهالی سابق ماهنامه فيلم هستند، اما طبق گفته خودشان به هيچ وجه قصد ندارند تا خود را به هنر هفتم محدود كنند و فهرست مطالب مجله، گفته آنها را تأييد میكند. احمد طالبینژاد در يادداشت سردبير با عنوان هفت رنگ، برای محدود نبودن مجله به سينما میگويد دوران نشريات صرفاً تخصصی به سر آمده و تنها نشريات سنتی تخصصی میتوانند با همان حال و هوای تخصصی به فعاليت خود ادامه دهند...نسل جوان امروز، نسل مولتیمدياست و دلش میخواهد چيزهای زيادی بداند. مجيد اسلامی نيز در يادداشت سردبير ذكر میكند كه ماهنامه هفت به همه هنرها(همان هفت هنر معروف) میپردازد؛ بی آنكه بخشهای مجزا از هم داشته باشد. اما با اين مدعا هرچند او صور مختلف هنر را به عنوان بخشها يا موضوعات احتمالی مجله نام میبرد ولی در هيچ جای نوشتهاش اسمی از معماری نمیآورد. اين مسئله نشان دهنده و ناشی از يكسری مسائل فرهنگيست كه من بالشخصه بسيار دوست دارم تا درباره آن بحث كنم. فهرست مطالب اولين شماره ماهنامه هفت به قرار زير است: چراغها را من خاموش میكنم پوراحمد طالبینژاد گلمكانی اسلامی يزدانی رضايی راد توسلی صافاريان ميلانی فرشچی گفت وگو با محسن مخملباف دايره تنگ خاك و خون پرستی گزارش جشنواره رن(بیتا ملكوتی) گفت و گوی جمعی درباره خانهای روی آب، واكنش پنجم و دنيا تئاتر نگاهی به پچپچههای پشت خط نبرد .طالبینژاد .رئيسی .گفت و گو با پيام يزدانی .گفت و گو با عليرضا نادری شعر تحليل فرماليستی شعر باد ما را خواهد برد داستان ايولين: جيمز جويس(مجيد اسلامی) لبخند: دی. اچ. لارنس(علی مصفا) پرسه: احمدرضا احمدی پوشش تلويزيونی جنگ اخبار زير آتش نوشتههای روزانه فرانسيس فورد كاپولا آمريكايی آرام حميدرضا صدر گفت و گو با فيليپ نويس گرافيك اعتراض علیرضا امكچی تلفن مجله: 8840083 ايميل: haftmag@yahoo.com در ضمن مجله هفت در شماره بعدی خود روی رمان همنوايی شبانه اركستر چوبها نوشته رضا قاسمی تمركز ويژه خواهد داشت. نوشته شده در ساعت 5/21/2003 09:38:00 PM توسط كاميار
٭
........................................................................................نمايشگاه نقاشی بهارك اميدفرد و سميرا فرجی از چهارشنبه 31 ارديبهشت تا 6 خرداد در گالری الهه (جردن، گلفام، شماره 47) برپاست. نوشته شده در ساعت 5/21/2003 01:54:00 AM توسط كاميار Tuesday, May 20, 2003
٭ دوشنبه 29 ارديبهشت 1382
........................................................................................معماری هوشمندانه 25. خلوت هر چه بيشتر درباره شما بدانند، شما كمتر[از حيطه تأثيرگذاريشان] بيرون میرويد(مارشال مك لوهان) لسيگ از تحريم و قدغن كردن cookieها دفاع نمیكند. برعكس، او تأكيد میكند در ميان هزارن مورد و موقعيت كه ديگر، اطلاعات دارای حساسيت نيستند بلكه تنها مفيد هستند، آنها بسيار ارزشمند میباشند. سئوالی كه اينجا پيش میآيد اين است: چه كسی ممكن است بخواهد اين مقدار درباره شما بداند و به چه منظورهايی؟ ساير سرويس دهندگان، يا دولت، يا مافيا میتوانند دسترسی به cookieهای شما را به دست آورند. اين مشكل چيز جديدی نيست. لحظهای كه شما با كارت اعتباری بهای چيزی را میپردازيد، يك نكته درباره شما دانسته میشود و احتمالاً قابل استفاده برای ساير بهرهها خواهد بود. فقط تركيب يكپارچه حسابداری به كمك باركد، پرداخت به وسيله كارت اعتباری و ارجاعات متقابل خودكار را تصور كنيد كه به متصدی اين مجموعه امكان میدهد تا ليست مشخصات شما را داشته باشد و چيزهايی بيش از شما، حداقل در آن رجوع، دربارهتان بداند. مك لوهان پيش بينی كرده بود اين گردش اطلاعات خصوصی نه تنها برای حريم خصوصی بلكه برای هويت نيز يك تهديد به شمار میرود. تعبير فيلسوفانه اين عبارت اين است كه كاملاً برخلاف اصول الفبايی(a-principle)، اصول الكترونيك(e-principle) ابداً توجهی به هويت شخصی ندارد. نقطه مسلط بر همه جا(panoptican) را فراموش كنيد، امكان دارد ما در مقابل يك نوع بازپرسی الكترونيك خودكار و دائمی قرار گيريم كه نهايتاً ما را وارونه سازد و بوسيله يك كد، حتی روح ما رابرای بازرسی الكترونيكی برهنه كند. غالب مردم در يك جامعه دموكراتيك نياز دارند تا در مقابل اين مسئله محافظت شوند. ويژگی هوشمندانه، پیآمدی همراه است كه تنها هنگامی كه آگاهی كامل از هويت وجود داشته باشد برمیخيزد. يك روز، بعد از گذشت نسلهايی بینام - و به شكلی ديدنی بااستعداد - كه هنرمندان، كليساهای اروپا را بدون گذاشتن هيچگونه ردپای شناساننده خالق اثر ساخته بودند، يك پيكرتراشِ استخدام شده كليسا كه ميكلانژ نام داشت تصميم گرفت تا كار خود را امضا كند: "Hoc fecit Michelangelo" را بر مرمر مجسمه موسی كه تازه مورد تجليل واقع شده بود، نوشت. اين نمونهای از به سطح آمدن هويت شخصی است كه در دوران رنسانس رخ داد؛ دوران تولد دوباره فرد در اروپای غربی. قبلی نوشته شده در ساعت 5/20/2003 02:37:00 AM توسط كاميار Monday, May 19, 2003
٭
........................................................................................وبسايت يا وبلاگتون را به GeoURL اضافه كنيد. مختصات تهران تقريباً 79916/35 درجه شمالی و 42249/51 درجه شرقی هست. البته شما میتوانيد مختصات دقيق محل سكونتتان را از سايت multimap يا maporama به دست بياريد. بسيار خوشايند خواهد بود اگر تراكم نقاط قرمز در نقشه ايران بالا برود. نوشته شده در ساعت 5/19/2003 01:45:00 PM توسط كاميار Sunday, May 18, 2003
٭
........................................................................................![]() بر خلاف گذشته، به نظر مياد ديگه تادو آندو داره فقط خودش را تكرار ميكنه. نوشته شده در ساعت 5/18/2003 03:36:00 AM توسط كاميار
|