فرمها / معناها |
اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
|
Saturday, September 20, 2003
٭ خوشبختانه اينترنت كمبود منابع اطلاعاتی برای مطالعات تخصصی را كاهش داده، اما به همراه خود نوعی احساس حركت دائمی، عدم وجود فرصت كافی برای مكث و نياز يه سريعتر دويدن را نيز نصيب كاربرانش كرده است. اصل حركت غيرقابل انكار است اما معتقدم لازم است گاهی، در لحظاتی كوتاه، مكث كرده و به كردهها و مسير پيموده شده توجه و تفكر نمود. تركيب مسيرها و جريانها با شبكهای از لحظات مكثِ ناهمدرجه است كه نتيجهبخش میباشد ...
........................................................................................مجال بحث طولانی و شكافته شده نيست، خلاصه میكنم؛ چند وقتيست كه سرعت و ميزان مقالات ترجمه شده درباره معماری افزايش يافته است و همه سريعتر از اتفاقات باخبر مشوند و نامهای جديد به گوش همه میرسد ـ كه بسيار خوشحالكننده است ـ اما با اين ميزان شتاب يا حداقل با سرعتی ملايمتر، چاپ و نشر كتب معماری و بحثهای عميق معمارانه گسترش نيافته است. در ميان اين هياهوها و دويدنها و اخبار گرفتنها و كاركردنها و آشناپيداكردنها و پروژهبستنها و كم خوابيدنها و هزارن فعاليت ديگر، لازم است كه فرصت ايجاد كرد و درباره معماری ساعتها فكر و بحث نمود. هميشه بايد نيمی از مغز را از استرسها و روزمرگيها خالی كرد و آنرا به تأملات معمارانه اختصاص داد. هميشه بايد وقتی از برنامه هفتگی را به بحث معمارانه با دوستان و دشمنان معمار و غيرمعمار اختصاص داد. و همينطور بايد، بستر و امكان تأمل و بحث عميق معمارانه را برای خود و ديگران ايجاد نمود. نوشته شده در ساعت 9/20/2003 01:30:00 AM توسط كاميار Wednesday, September 17, 2003
٭
........................................................................................![]() خب، بيست و هفتمين سال هم تمام شد و امروز وارد بيست و هشتمين سال زندگيم شدم. اميدوارم چند سال آتی بسيار كند بگذرد. نوشته شده در ساعت 9/17/2003 01:19:00 AM توسط كاميار Monday, September 15, 2003
٭ قصد داشتم تا در پرمشغلهترين ايام زندگیام نيز به نوشتن در وبلاگم ادامه دهم. دوست نداشتم وقفهای كه در ديماه 1381 در نوشتنم رخ داد، دوباره تكرار شود. در اواخر مرداد امسال نيز كه حس كردم روزهای بسيار پركاری را در پيش خواهم داشت، تصميم داشتم وقفهای طولانی در نوشتنم ايجاد نشود و هرچند وقت يكبار حداقل نوشتهای كوتاه پست كنم، به همين دليل، هرچند به ذهنم رسيده و وسوسه شده بودم، از نوشتن توضيحی مبنی بر اينكه خيلی گرفتارم و مدتی نخواهم نوشت، خودداری كردم. اما بعد از گذشت حدود يك ماه چيزی شده كه نمیخواستم روی دهد. ظاهراً هم روزگار، از فشاری كه بر من وارد كرده لذت فراوانی میبرد و به هيچ روی قصد كاهش آنرا ندارد. اما من، همچنان با تمام اين قضايا قصد دارم نگذارم وبلاگم خشك شود. هرچند سخت است و زمانبر، اما گمان میكنم در مهرماه بتوانم مشكلات و كارهايم را به گونهای سازماندهی كنم كه زندگیام تا حدودی، اندكی و تا حدی كه در توانم هست بوی انسانی بگيرد.
........................................................................................نوشته شده در ساعت 9/15/2003 01:53:00 PM توسط كاميار
|