فرمها / معناها




Friday, November 14, 2003

٭ برای درك فشردگی رو به افزايش زمان و سرعت فزاينده پيشرفت انسان در امور مختلف، می‌توان به مقايسه پيشرفتهای انسان در بازه‌های زمانی يكسان در طول قرون گذشته توجه كرد. مثلاً پيشرفتهای انسان در فاصله ابتدای دهه شصت ميلادی تا انتهای آن اصلاً قابل مقايسه با يك پريود ده ساله در آغاز قرن بيستم نيست. نمی‌دانم اين افزايش سرعت پيشرفت و بالا رفتن تعداد اتفاقات در واحد زمان تا كی می‌تواند ادامه داشته باشد و آيا نهايتاً نمودار صعودی و سهمی‌شكل آن به يك خط مستقيم تبديل خواهد شد يا نه، اما آشكار است كه در برهه‌ای كه ما زندگی می‌كنيم، نمی‌شود با سرعت و سيستمی كه در پنج يا ده سال پيش در عرصه زندگی گام برمی‌داشتيم، حركت كنيم. مغزهايمان همچون كامپيوترهايمان بايد مرتب با نرم‌افزارهای(سيستمها و نظامهای كاربردی ذهنی) جديد، مجهز شوند.
مباجث و موضوعات مربوط به حقيقت مجازی و فضهاهای سايبر، آنگونه كه ما امروز آنها را معنی می‌كنيم، مدت زيادی از تولدشان نمی‌گذرد. شايد در گذشته نويسندگان رمانهای علمی‌ـ‌تخيلی(مانند ويليام گيبسون) و آينده‌شناسها و دانشمندان علوم پايه(مانند نوربرت واينر) اشاره‌ای به اين موضوعات كرده و واژگانی برای عصر انسان بيش از حد پيشرفته ساخته باشند، اما از ابتدای دهه نود با گسترش كامپيوترهای شخصی، قدرتمند شدن كامپيوترهای مادر و تحقق عملی شبكه وب بود كه مباحث بربوط به جهان سايبر جدی گرفته شد و تحقيقات زيادی روی آن شد. اما با اين حال تا اواسط دهه نود اين تلاشها به پختگی مطلوبی نرسيدند. اين بررسی‌ها همچنان ادامه دارد و مرتب تجربيات جديدی به آنها اضافه می‌شود و طبق اصل افزايش سرعت پيشرفت در طول زمان، ما اكنون بسيار جلوتر از پنج سال گذشته هستيم و برای ما ساكنين كشورهای توسعه نيافته، حداقل اين موضوعات بسيار قابل درك و ملموس‌تر شده است به طوريكه وقتی به مطالبی مثل مباحث اين سايت نگاهی می‌اندازيم، بی‌آنكه تاريخ انتشار مطالبش را بدانيم، با خواندنش بوی كهنگی‌اش را حس می‌كنيم و اين در حاليست كه شايد حداكثر پنج يا ده سال از عمر مطالب آن می‌گذرد.
...
...
به اين فكر می‌كنم كه پنج سال ديگر، وقتی به آرشيو اين و بلاگ نگاه می‌كنم، درباره مطالبش چه خواهم گفت ؟!




........................................................................................

Thursday, November 13, 2003

٭ معماران به كاركردن با ساير متخصصين و تيمهای مهندسی رشته‌های مرتبط با ساختمان‌سازی عادت دارند. اين روزها، معماران به گرههای متخصص در امر طراحی سيستمهای ارتباط از راه دور و ارتباطات شبكه‌ای بيشتر نيازمند شده‌اند. تمام ارگانها وسازمانهايی كه حيطه فعاليت آنها در سطح ملی يا بين‌المللی است، نيازمند ساختمانهايی هستند كه به طور كامل از فن‌آوری ارتباطات بهره‌مند باشد. شايد پنج سال پيش دخيل كردن يك شركت مشاور امور ارتباطی در يك پروژه معماری، فعاليتی بيش از حد آينده‌نگرانه و لوكس به نظر می‌رسيد. پيوندی كه بين طراحی و تكنولوژی ارتباطات به وجود آمده گاه در يك پروژه كار را به آنجا می‌كشاند كه نحوه استفاده از سخت‌افزارها و نرم‌افزارها تمام فعاليت طراحی می‌شود. گلن ليچ(Gllen Lietch) مدير طراحی شركت معماری هايلند می‌گويد: "تكنولوژی می‌تواند فضا را فعال كند، اكنون تبديل به بخشی از طراحی شده و به ما ماده و مصالحی جديد برای كار كردن می‌دهد". كارفرمايان نيز نسبت به اهميت اين موضوع آگاه شده‌اند و از معماران می‌خواهند تا برای جلوگيری از هزينه‌های بعدی به روز كردن سخت‌افزارها، هنگام طراحی به سيستمهای كارآمدی فكر كنند و اين نيازمند ارتباط نزديك معماران با مشاورين طراحی و ساخت شبكه‌ها و ارتباطات راه دور است. در ساختمانهايی كه ويدئوكنفرانس و ساير تكنيكهای ارتباطی مورد استفاده قرار می‌گيرد، بايد حجم بالايی از داده‌ها در زمانی بسيار كوتاه جابجا شود و اين نيازمند تجهيزاتيست كه فضای فيزيكی اشغال می‌كنند. بسته به مقياس پروژه معمولاً به فضهای متعددی، علاوه بر فضای سرورهای اصلی و كامپيوترهای تغذيه‌كننده نياز است. علاوه بر اينها، كنترل عملكرد صحيح سيستمهای ارتباطی خود خود نيازمند دوربينها و ابزارهای مشاهده و در نتيجه نياز به فضا برای اين كار است تا احياناً خللی در فعاليت اتاقهای ملاقات مهم كه اصطلاحاً "اتاق جنگ" ناميده می‌شوند، پيش نيايد. در مدلی از اين اتاقهای كنفرانس، يك ديوار به طور كامل به نمايش تصوير ويدئويی اختصاص می‌يابد. اما در پس اين Video Wall تجهيزاتی وجود دارد كه تنها حفظ شرايط محيطی آنها نياز به وسايل و فضاهای خاصی دارد. شايد در مقايسه با با كل پروژه، اين فضاها از نظر كمی چندان زياد به نظر نرسند ولی فضاهايی هستند كه قبلاً در ساختمانها وجود نداشته‌اند و بنابراين معماران بايد هنگام برنامه‌ريزی فضايی نسبت به آنها آگاه باشند.





........................................................................................

Monday, November 10, 2003

٭ سايت a-matter درباره معماری و موضوعات وابسته است، به آن سر بزنيد و از بخشهای مختلفش لذت ببريد.



٭
ديروز 18 آبان 1382، روزنامه شرق در صفحه هنر خود دو مطلب خواندنی داشت. اولی درباره نقاش معاصر مكزيكی، فريدا كالو و ديگری درباره انتخاب معماری برای طراحی برج جديد سازمان ملل در نيويورك.



........................................................................................

Sunday, November 09, 2003

٭ گاهی بدون حضور در اتاقم، نمی‌توانم كارهايی را كه بايد انجام دهم يا اموری را كه بايد پيگيری كنم به خاطر آورم يا رويشان تمركز كنم. اين عادتی نامطلوب است كه با شرايط زندگی امروز و زندگی در حركت متناقض می‌باشد. خوشبختانه تكنولوژی، تمهيداتی را كه برای فعاليت روزمره در هر مكانی لازم است، فراهم نموده و امروزه تقريباً هر فردی از طبقه متوسط جامعه می‌تواند از آنها بهره ببرد تا بدين ترتيب از قيد مكان رهايی يابد. مثال آشكار آن، قضيه تأثير گسترش موبايل بر نحوه فعاليتهای كاری مردم است. برای درك بهتر اين تأثير می‌توان دوران پيش از موبايل را به خاطر آورد كه مثلاً چگونه انتظار برای يك تماس تلفنی، باعث می‌شد تا انسان خانه‌نشين شود. در حال حاضر نيز كه كليه اطلاعات و داشته‌های ما، از متون و موسيقی و فيلم گرفته تا نقشه‌ها و ابزار كار ديجيتال شده، يك laptop كه اخيراً قيمتهای نجومی آن در حال شكسته شدن است، واقعاً نياز انسان به حضور در مكانی مشخص را از بين می‌برد. مهم نيست من امروز در ايران هستم و فردا در نقطه‌ای ديگر از جهان، من تنها نياز به يك اتصال اينترنت دارم تا نياز اطلاعاتی روزانه خود را تأمين كنم، وكامپيوتر كيفی‌ام(كه ندارمش) تا نيازهای كاری و تفريحی مرا برآورده كند...

اما تغيير عادات كار ساده‌ای نيست. هنوز عادت دارم تفكراتم را بر روی تكه كاغذپاره‌ای كه دمِ دستم هست بنويسم و دست‌نوشته‌های پراكنده در اتاقم، نقش مهمی در سازمان دادن به فعاليتهای طی روز و هفته‌ام دارند. بايد مغز را از تعلق به مكان فيزيكی رها كرد و توانايی اين را داشت كه متعلق به هرجايی بود، و اين ناشی از قدرت مغز است. زمانی می‌توانيم نياز به حضور در فضاهايی خاص را كاهش دهيم كه اجازه ندهيم ذهن منفعل در برابر حضور در فضا بماند و واداريمش تا جايی كه می‌تواند آنرا هضم كند. البته درك فضا همانطور كه می‌دانيم مستقل از رويدادهای درون و برون آن نيست. اين رويدادها زمانی زنده‌تر در ذهن انسان باقی می‌ماند كه با تجربيات مشترك با ديگری يا ديگران همراه باشد. اين داشتن تجربه مشترك با ديگران و يا به عبارتی داشتن فعاليتهای جمعی و لذت بردن از زندگی در اجتماع انسانها، كمبوديست كه ما ايرانيان و بسياری از مردمان محكوم به زندگی در جوامع بسته آنرا داريم. فيلم را در سينما بايد ديد، مشروب را در كافه و بار بايد نوشيد، ...، اما كو فيلم و كو سينمای خوب و كجاست محلی برای شاد بودن در ميان جمع؟ ... بايد بيشتر مبارزه كرد، ...
...
در ميان تمامی انسانها بايد موج خورد، تكنولوژی امكانش را فراهم كرده، بايد ذهنها را قوی و آزاد كرد.




........................................................................................

Home