فرمها / معناها




Saturday, December 13, 2003

٭ بر اساس اخبار شنيده شده، قرار است در روز سه‌شنبه 25 آذرماه 82 يك سخنرانی با موضوع طراحی شهری و رنسانس شهری در تالار شهيد آوينی دانشكده هنرهای زيبا(دانشگاه تهران) در ساعت 10صبح، توسط علی مدنی‌پور(استاد طراحی شهری دانشگاه نيوكاسل) ايراد شود.
خبر ديگر، برگزاری دومين همايش آموزش معماری در روز چهارشنبه 26 آذر است. اين همايش(ظاهراً يك روزه) با عنوان "بررسی چالشها، جستجوی راهكارها" نيز در تالار شهيد آوينی دانشكده هنرهای زيبا توسط گروه معماری دانشكده هنرهای زيبا، معاونت پژوهشی دانشكده هنرهای زيبا و دانشگاه تهران و به همياری معاونت معماری و شهرسازی وزارت مسكن و شهرسازی از ساعت 8:30 تا 18 برگزار می‌شود. اگر كسی(احتمالاً از بچه‌های دانشگاه تهران) خبری از جزييات اين همايش داشت لطفاً خبر دهد.



........................................................................................

Wednesday, December 10, 2003

٭ در باب نوشتن وبلاگ معمارانه
تقريباً شكی در مفيد بودنِ راه اندازی و نوشتن وبلاگی معمارانه برای اهالی جامعه معماری وجود ندارد. اين فايده دو جانبه هست، يعنی هم به نويسنده آن و هم به محيط معماری سود می‌رساند. در حد بضاعت ناچيزم، هميشه تلاش می‌كنم تا دوستان و آشنايان معمار را به راه اندازی يك وبلاگ تشويق كنم. در برابر اين درخواست من يكی از پاسخهايی كه اغلب با آن مواجه می‌شوم اين است كه "در وبلاگم چی بنويسم؟" يا "حرفی برای گفتن ندارم!". می‌دانم خيلی از كسانی كه اين پاسخ را می‌دهند قبلاً راجع به نوشتن وبلاگ فكر كرده‌اند. و باز روشن می‌دانم يكی از نگرانيهای آنان اين است كه توان ادامه كار را نداشته باشند، و بی‌وبلاگی را به داشتن وبلاگی نيمه‌ـ‌تعطيل ترجيح می‌دهند. راه حل و جواب به اين نگرانی بی‌مورد فراوان است اما من قصد دارم تا يك پيشنهاد ساده در كنار ساير راهكارهايی كه می‌شود مطرح كرد، بيان كنم. مجلات تخصصی معماری در ايران چه به لحاظ كيفی و چه از نظر كمی، در وضعيت چندان مطلوبی به سر نمی‌برند. نقد مطالب انتشار يافته در همين مجلات موجود، خود می‌تواند مطالب چند ماه يك وبلاگ را تأمين كند و بازتاب آنها و بحثهای به وجود آمده در ميان علاقمندان علاوه بر رشد آگاهيها، به بهبود كيفيت مجلات معماری نيز كمك می‌كند. با يك مثال كوچك بحثم را ادامه می‌دهم؛ يكی از مشكلات مجلات معماری ما، عدم ارائه كامل منابع استفاده شده در مقالات است به نحوی كه امكان تحقيقات بيشتر را به خواننده پی‌گير بدهد. اين می‌تواند دلايل متعددی داشته باشد و شايد يكی از آنها پنهان‌كاری نويسنده به دليل ضعف دانش باشد، بدين قصد كه با عيان نكردن منابع خويش بتواند تا مدت بيشتری جذابيت مطالبی كه ارائه می‌دهد ـ و مال خودش نيست ـ را حفظ كند. در آخرين شماره مجله آبادی مقاله‌ای ديدم با عنوان "معماری در عصر اطلاعات". وقتی آنرا خواندم مطلب به نظر بسيار آشنا آمد و با كمی فشار به حافظه و رجوع به آرشيو شخصی، دريافتم اين مقاله ترجمه‌ايست از مقدمه كتابی با عنوان Intelligent Spaces و به ويراستاری اتو ريوولت. تمام پانويسها و ابتدا و انتهای اين مقاله را نگاه كردم ولی نامی از اين كتاب و نويسنده مطلب نيافتم. به متن نيز نگاه می‌كرديد، می‌توانستيد چندين اشتباه ترجمه‌ای بيابيد. بايد كاری كرد كه وقتی شخصی مطلبی در مجله‌ای چاپ می‌كند، احساس انجام عملی ريسك آميز به او دست دهد و به گونه‌ای شود كه سردبيران محترم مجلات وسواس بيشتری در گزينش و بازبينی مطالب به خرج دهند.
لازم به توضيح نيست كه وبلاگ يك مكانِ ـ آيا می‌توان مكان خطابش كرد؟ ـ كاملاً شخصيست كه با احوالات نويسنده آن گره می‌خورد و با يك تريبون رسمی يا مجله الكترونيك اساساً فرق دارد. البته در ايران وبلاگها جور مجلات الكترونيك را نيز به دوش می‌كشند و مانند ساير حوزه‌ها، در اينجا نيز تداخل عرصه‌ها ديده می‌شود كه به دليل مشكلات سيستماتيك، اجتناب‌ناپذيرند.
وبلاگ‌نويسی به نظر من همان داستانِ نجوييدن هيچ ترتيب و آدابی، است. متوجه تفاوت آن با دفترچه يادداشت جيبی كه بالقوه هيچ مخاطبی ندارد، هستم اما مخاطب‌دار بودن وبلاگ، باعث نمی‌شود تا توليد انضباطی فرای خواسته‌های رفتاری من كند. اگر اينجا مجله‌ای الكترونيك يا يك سايت معمارانه بود، من خودم را مؤظف می‌دانستم كه آنرا بر اساس نظم زمانی مشخصی به روز كنم و آنرا يه اطلاع بازديدكنندگانش نيز برسانم. به همين، دليل نظمی مانند آنچه كه يعقوب رشتچيان به لحاظ زمانی برای نوشتن برقرار كرده، در مورد وبلاگ نمی‌پسندم. توليد مطلبی كه در وبلاگ منتشر می‌شود با كامپيوتر و در يكی از اديتورهای متنی آغاز می‌شود و در آن پايان می‌يابد، در حالت آنلاين تكميل می‌شود، و بين زمان توليد آن و انتشارش فاصله‌ای ناچيز وجود دارد. حس تازگی و خودمانی بودن وبلاگ به همين پخته نبودن و بی‌ويرايش بودن مطالبش است. آدم هر وقت كه اراده كند مطلب در ذهنش توليد نمی‌شود و قرار هم نيست برای وبلاگ مطلب توليد شود. وبلاگ محلی برای بيان نكاتی است كه به ذهن رسيده است. تفكر درباره تفاوتهای وبلاگ يا يك سايت رسمی، ما را در چگونه نوشتن در آن و شكل‌دهی حس و حالش، بسيار ياری خواهد كرد.



........................................................................................

Home