فرمها / معناها




Thursday, January 01, 2004

٭ transarchitecture = معماری تحول پذير
پس از ابداع(يا شايد هم ترويج) واژه Transarchitecture توسط ماركوس نواك، در ترجمه آن به فارسی سختيهايی وجود داشته، ولی يكی از ترجمه‌های خوبی كه برای اين كلمه شنيده بودم "معماری انتقالی" است. اما انتقال نه به معنای جابجايی مكانی، بلكه به معنای تغيير از حالتی به حالت ديگر. همين جا نارسايی اين ترجمه، در رساندن معنای نسبی آشكار می‌شود. شايد "معماری تغييرپذير" می‌توانست جايگزين بهتری باشد اما اين ترجمه نيز خالی از نقص نيست زيرا منظور هر تغييری نيست. منظور تغييری است كه مثلاً هنگام ترجمه يك متن بر سر آن می‌آيد. اصولاً پيشوند trans به معنای تغيير كامل است؛ همانطور كه در لغتنامه معنای آن so as to change thoroughly نوشته شده است، مثل كلمه transliterate. پس از خواندن دوباره توضيحات ماركوس نواك به اين نتيجه رسيدم "معماری تحول پذير" شايد ترجمه خوبی برای transarchitecture باشد.




........................................................................................

Tuesday, December 30, 2003

٭ دوشنبه 8 دی 1382

معماری هوشمندی

39. فرارابطه(Hypertinence)
گوگل موتور جستجوگرِ مورد علاقه اين روزهاست، سيستمی كه آنقدر سريع و دقيق است كه اين اميد را می‌پروراند كه شايد روزی قادر باشيم به اطلاعات آنلاين به همان سرعتی كه در مغزمان عمل می‌كنيم، دسترسی داشته باشيم. گوگل نتايج جستجويش را به ترتيب ارتباط و اهميت به جای به ترتيب الفبا يا زمان ارائه می‌دهد. اين امر از طريق يك فن‌آوری امتياز-متكی كه PageRank(رتبه صفحه) ناميده می‌شود. صورت می‌پذيرد كه اهميت صفحات را، با استفاده از "هوشمندی متصل كننده" وب ارزيابی می‌كند. گوگل يك لينك در صفحه A به صفحه B را همچون يك "رأی" از طرف صفحه A به صفحه B معنی می‌كند. گوگل اهميت يك صفحه را از روی تعداد رأيهايی كه دريافت كرده است تعيين می‌كند. همچنين گوگل سايتی را كه رأی داده است را مورد تحليل قرار می‌دهد. رأيهايی كه توسط صفحاتی كه خود "مهم" هستند داده شده است وزن سنگين‌تری خواهند داشت و به بهاگذاری برای اهميت ساير سايتها كمك می‌كند.
گونه جديدی از موتورهای جستجوگر به شما اجازه می دهند كه مستقيماً از مداركتان همه مراحل خسته كننده رفتن به سايت مقتضی و تايپ واژه كليدی را كنار بگذاريد. با Gurunet تنها كاری كه شما بايد بكنيد اين است كه بر روی هر كلمه‌ای در صفحه نمايش همراه با Alt كليك كنيد، و شما به اطلاعات مربوطه اگر موجود باشد دسترسی پيدا می‌كنيد.
اكنون كه فكر كردن و نوشتن بر صفحه نمايشگر ظاهر می‌شود و همه مردم از آن سهم می‌برند، آنها وضعيت و شأنی جديد پيدا می‌كنند. فرامتن يكبار ديگر گفتار را در آهنگی آداب‌دار بيرونی می‌سازد، اما اين بار نوشتن ديگر ثابت نيست بلكه سيال است و مراحل خواندن برای ديگران در حالتی همكارانه موجود است. فرامتن به صورت خودكار بايگانی می‌شود اما نه به صورت مستقيم كه اگر صوتی يا ضبط شده روی نوار ويدئويی بود [اينگونه صورت می‌پذيرفت]، بلكه همچون پايگاه داده‌های بند بند از داناييها انجام می‌شود كه در يك پيكربندی كنترل شده قابل بازيافت هستند. دسترسی غيرخطی به موارد منحصر به فرد در قالب يك تبادل با تشريك مساعی، اشكال [مختلف] بازيافت را ممكن می‌سازد كه در حال نزديك شدن به نوعی دسترسی غيرخطی است كه ذهن يك شنونده نسبت به معانیِ خلق و اظهار شده توسط گوينده داراست.
فرامتن بنابراين می‌تواند به صورت اشكال بالقوه پايا و بازيافتنیِ گروههای فكری ساخته شود.

توضيح: در آغاز كار، The Architecture of Intelligence را "معماری هوشمندانه" ترجمه كردم، ولی اكنون فكر می‌كنم "معماریِ هوشمندی" ترجمه صحيح‌تری برای اين عنوان است.

قبلی


........................................................................................

Home