فرمها / معناها |
اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
|
Friday, February 27, 2004
٭ موضوع تز من همانطور كه فكر میكنم قبلاً هم گفته بودم، طراحی موزه سينما بود. من در مطالعاتم بخشهايی مربوط به تاريخ سينما و جنبه تئوريك فيلم داشتم كه شديداً مورد سئوال و ايراد يكی از اعضای ژوری بود. همچنين در فصلی نيز به رابطه بين فيلم و معماری ـ شباهتها، تفاوتها و روابط دوسويه در حال تغيير ـ پرداخته بودم و از آن به عنوان مفصلی برای اتصال فصول مربوط به سينما و فصول معماری بعد از آن استفاده كرده بودم. در جلسه دفاع فرصت زيادی برای بيان ايدههايم، هم درباره موضوع پاياننامه و هم به طور كلی در باب معماری پيش نيامد. اگر راجع به ايدههای معمارانه سئوال میشد، قصد داشتم تا در ابتدا اين موضوع را توضيح دهم كه ايده، جدای از اينكه میتواند از هر جايی نشأت گرفته باشد، میتواند هم مقدم بر كار معمارانه باشد و هم ممكن است از يك پروژه معماری منتج شود و با اين آغاز بحثی چالشبرانگيز در حيطه ايدههای معمارانه راه بيندازم. همچنين توضيح نحوه تدوين فضاها و ويژگيهای معمارانه كه موجب درك فضايی در ذهن تجربه كننده مجموعه میشوند، نياز به بحث مفصل و دقت و علاقمندی هيئت ژوری داشت.
........................................................................................به طور كلی در اين كار، امتدادهای بصری كنترل شده از يك سو، و رجعت دادن به خاطره تجربه فضاهايی كه آنها را بازديد كردهايم و يا روكردن گوشهای از آنچه كه در آينده احتمال دارد ببينيم، برايم اهميت خاصی داشت و من برای رسيدن به اين خواسته، از هم امتداد كردن يكسری بازشو، و به داخل فضا كشاندن يا ديد دادن بعضی مسيرها و فضاهای عبوری به محل حدوث اتفاقات اصلی، استفاده كردم. توليد مجموعه مكانهايی پرپتانسيل كه با ويژگيهای معمارانه متفاوت شناسا شدهاند و ارتباطاتی در هم تنيده دارند، شايد خلاصه تلاش من در طراحی بخش فضاهای نمايشی مجموعه باشد. نحوه خاصی كه برای ورود به به مجموعه طراحی نمودم، ناشی از درگيری ذهنی من برای ارتباط هرچه بيشتر مجموعه با سايت بود؛ در عين اينكه حياط مسقفی كه در جلوی ورودی توليد شده، بستری مطلوب برای بروز فعاليتهای اجتماعی میباشد، در حس تعلق به فضای عمومی و موزه سينما در نوسان و تعليق است و رابطه دو سوی سايت را با ارتباطی فعال برقرار میكند. حضور دائمی رمپها كه گاهی با پلهها تركيب شده بودند، در كار من كاملاً مشهود بود. در بسياری قسمتها سعی كرده بودم تا اندكی با معنی بعضی عناصر شناخته شده فضايی يا ارتباطی بازی كنم. برای آنكه تخيل بازديدكننده را با مجموعه روايتهای در حال بيان موزه همراه كنم، به وسيله بازی با مقياس و گاه عدم خوانايی آن، تلاش كردم فضاهايی با حسی غريب و تأثيرگذار طراحی كنم، كه شايد تحت تفكر يك ذهن منطقی و بسته شده به روی احساس، چندان توجيهپذير نباشند. در بدنه اثر، عناصر كالبدی چندان به مرزهای درونی و بيرونی پايبند و محدود نيستند. رمپی كه در داخل جنوبیترين گالری از كف زمين برمیخيزد، به واسطه انرژیای كه از چرخش 180درجهای نصيبش شده، از بدنه ساختمان به تدريج بيرون میزند و شروع به حركت روی نمای غربی میكند. نكته ديگری كه در كار مشهود است، بیتفاوتی ستونها نسبت به ديوارها و چرزها میباشد كه بیهيچ شرمی با فاصلههای متفاوت ـ مثلاً گاهی صرفاً با يك بيرون زدن 20سانتيمتری و آشكار كردن يك وجه خود و گاهی نيز با خروج كامل و فاصله گرفتن از جرز مجاور خود ـ يك گام به جلو آمدهاند، در حاليكه به سادگی میتوانستند در دل ديوارها مخفی شوند. ![]() به هر حال اين پروژه با نكات مثبت و همينطور نواقصی كه داشت و بر برخی از آنها واقفم، بسته شد. اما اين بسته شدن بدون كمك دوستانی كه به ياریام شتافتند قابل تصور نبود. زحمت 3بعدی كردن نقشهها را رضا قدسی كشيد و ديدهای زيبايی كه از مجموعه گرفته شد و شيتهای هنرمندانه، نتيجه زحمات شبانهروزی ارد اريس هستند. اميد خداپناهی برنامهريزی اوليه و طراحی سيستم ساخت ماكت را بر عهده داشت و مازيار باستانی و احسان فيضبخش آنرا ساختند. دوستان زياد ديگری نيز در اين پروژه به اشكال گوناگون ـ علمی، ذهنی، روحی، عاطفی، نقدی، جنسی و ... ـ مرا ياری نمودند كه بايد حضوراً از تك تك آنها تشكر كنم. نوشته شده در ساعت 2/27/2004 12:07:00 AM توسط كاميار Tuesday, February 24, 2004
٭ بالاخره امروز دوشنبه 4 اسفند، از تزم دفاع كردم. وقتی فيلم جلسه دفاع را دوباره نگاه كردم ديدم خيلی هم بد حرف نزدم. ژوژمان مسائل حاشيهای بیارزش زياد داره كه قابل مطرح كردن نيستند، و از طرفی بار تجربی زيادی هم به همراه داره كه پتانسيل تأمل كردن را دارند. روز دفاع، انرژی زيادی از آدم گرفته میشه. اونقدر خسته هستم كه نمیدونم از كی میتونم به مسائلی كه دوست دارم و مهم هستند عميق فكر كنم و مغزم آمادگی فشار را برای برنامهريزيهای مداوم و تحليلهای موردنياز داشته باشه. شايد در آينده به تدريج به نكات خاصی كه از يك دفاع معمارانه میشه نتيجه گرفت اشاره كنم.
........................................................................................نوشته شده در ساعت 2/24/2004 12:36:00 AM توسط كاميار
|