فرمها / معناها |
اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
|
Saturday, January 29, 2005
٭ Collective Intermediator Field
........................................................................................تيرماه امسال و به عبارتی در ژوئن 2004 مسابقهای از سوی شركت سوليدر به نمايندگی از سوی دولت لبنان با عنوان مسابقه بينالمللی ايدههای طراحیِ شهری برای ميدان شهدا و محور اصلی بيروت برگزار گرديد. موضوع شركت در اين مسابقه در شركتی كه من در آن كار میكنم نيز مطرح شد و نهايتاً تيمی به مديريت مهندس صمد ذواشتياق و متشكل از پدرام سامی، محمد يوسفی، حامد صادقزاده، علی فرنام، آرش فخار و من برای كار تشكيل شد. از نيمهی كار، سهند احمديان تهرانی نيز برای انجام كارهای پرزانته به تيم پيوست كه به دليل مشكلات شخصی نتوانست ما را تا پايان همراهی كند، به همين دليل با تلاشهای مهندس ذواشتياق توانستيم ياشار قاسمی را از بند پادگان آزاد كنيم و او بود كه بار ارائه و پرزانته كار را تا انتها و لحظهی آخر به دوش كشيد. ميزان مشاركت هر يك از اعضای گروه در پيشبرد پروژه يكسان نبود اما من اينجا قصد ندارم تا به بررسی ميزان تأثير هر فرد بپردازم. هر چند از نتيجهی كار بنا به دلايل مشخص به اندازهی كافی راضی نبودم ولی اين مسابقه و كار تيميش حداقل برای من تجربهی بسيار گرانبهايی بود، آنهم يك مسابقه از نوع ايدهپردازانه. به طور خيلی خلاصه، ايدهی نهايی تصور فضايی تلفيق شده از دنيای واقعی و مجازی بود تا همانگونه كه بيروت در گذشته پيوند دهندهی تجارت زمينی و تجارت دريايی بوده، به نوعی ديگر در آينده چنين نقشی را بين دو دنيای ناهمجنس بازی كند. ارتباطات مجازی، از فضا و تمهيداتی فيزيكی آغاز و به آن نيز ختم میشوند. دنيای مجازی همواره به دنيای فيزيكی وابسته است. نتيجه نهايی هر رويداد در دنيای مجازی هميشه در دنيای فيزيكی آشكار میشود. به نظر ما میبايست فضايی اشتراكی برای افرادی خلق شود كه روابط خود را در دنيای مجازی توليد كرده و شكل دادهاند. فضاهايی موقت كه طيف گستردهای از انواع فضاهای ملاقات را شامل میشوند. اين ميدان فراهم آورندهی امتدادی است برای تاريخ يك مكان، يك مكان به عنوان نقطه اتصال؛ اتصال شرق و غرب در گذشته و حالا اتصال واقعيت و مجاز. اينجا ادامه نوآوری تاريخی فنيقیها در كشف راههای دريايی بیكران است. اينجا يك ميدان است كه ما آنرا حوزهی واسطهگر اشتراكی ناميديم. ![]() حافظهی جمعی، موجبات اتحاد گروههای مختلفی از مردم يك كشور را پديد میآورد و اين حافظه شامل دانايی مشتركی از گذشته و حال میشود. حافظهی تاريخی را بايد شكلی از حافظهی جمعی دانست كه در طول زمان شكل میگيرد. میتوان با گزينش و پررنگ كردن قسمتهای مشتركی از حافظهی جمعی مردم، به وحدت ملی در حافظهی تاريخی يك جامعه بزرگتر رسيد. هنگامی كه حافظهی جمعی در بستری از فضا جاری شود، محور زمانی تداومی پويا و پيچيده به خود میگيرد؛ آنگاه ابقا حافظه تاريخیاش در رابطه با فضا توليد معنی، نماد و هويت برای آن خواهد كرد. ساختمانها و فضاهای شهری بدل به پهنهای میشوند كه حافظهی جمعی و تاريخی در آنها حس سرزندهای به اجتماع میدهند؛ يك هويتِ نو، ديناميك، پيشتاز و فنآورانه كه با تاريخ پشتيبانی میشود: Collective Intermediator Field ![]() نوشته شده در ساعت 1/29/2005 02:35:00 AM توسط كاميار Sunday, January 23, 2005
٭ زندگی در فضايی از عدم تعينها شكل میگيرد، اما در ميان و اطراف نقاط معينی (Base Points) كه ممكن است در طول زمان جابجا شوند يا معنای وجوديشان تغيير كند. مشكلات زمانی حاد میشوند كه فضای منعطف جريان زندگی درك نشود يا نقاط پايه به فراموشی سپرده شوند.
........................................................................................نوشته شده در ساعت 1/23/2005 05:12:00 PM توسط كاميار
|