فرمها / معناها




Thursday, June 23, 2005

٭ پرسش از پی هويت، پرسشِ دوران درماندگی [ِ فرهنگی] است.


........................................................................................

Monday, June 20, 2005

........................................................................................

Sunday, June 19, 2005

٭ به شدت معتقدم كه معماری، معماریِ انديشمندانه و واجد صفات انسانی از فرم شروع نمی‌شود و بدان نيز ختم نمی‌گردد. اگر در سال‌های آغازين آموختنِ معماری، علاقمندِ كارهای كالاتراوا می‌شويم و پس از مدتی دلزده از تكرار حس فرم‌های او، اغلب به اين خاطر است كه مرتكب اشتباهِ خلاصه كردن معماری در فرم شده‌ايم. بی‌شك بسياری از ما نه‌تنها متوجه ايده‌های او درباره‌ی معماری تكنوارگانيك نشده‌ايم بلكه قدمی نيز در راه فهم آن برنداشته‌ايم. قصدم تأييد يا تحسين ايده‌ها و آثار كالاتراوا نيست، تنها در حال واكنش به علاقمندان و ايرادگيرانِ ايرانیِ او هستم.
ميل افراطی ما به تنوع و گونه‌گونی فرمال كه توسط فرهنگ غالب زمانه‌مان دامن زده می‌شود باعث شده تا در عمق معانی موضوعات مختلف فرو نرويم و با يك نظر، با يك نگاه اجمالی به قضاوت درباره پديده‌هايی كه با آنها مواجه می‌شويم بنشينيم و مزه‌شان را نچشيده، پرونده‌شان را ببنديم.
(توضيح: الآن كه در حال بازخوانی سطوری هستم كه در ادامه می‌آيند، نسبت به صحت آنها عميقاَ شك كرده‌ام؛ به عبارت صحيح‌تر بسته به حالت روانی‌ام، متناوباً آنها تأييد و رد می‌كنم ... !)
فرهنگ زمانه‌ی ما تبليغ كننده‌ی ميل به تفاوت‌ها و تغييرهای سطحی به شكلی لجام گسيخته است ... فاجعه يعنی اينكه در يك فضا، در يك اتاق، اجبار به انجام همه نوع كاری ايجاد شود. فرهنگی كه شرايط جهان، افزايش جمعيت و سرعت بالای جابجايی آن و كمبود زمين در شهرها پديد آورده‌اند ... اگر زندگی ارزش انديشيدن دارد، بايد در خانه اتاقی داشت كه در آن جز تفكر و فعاليت‌های مرتبط با آن مثل مطالعه و نوشتن، غالباً عملكرد ديگری رخ ندهد. می‌گويم غالباً چون هميشه لحظات استثنايی در زندگی وجود دارد ...


........................................................................................

Home