٭
همانطور که احتمالاً می دانيد چند وقتی است که سايت Tehran Avenue مسابقه ای را با عنوان موسيقی زيرزمينی برگزار نموده است.
حضور چنين موجودات بااستعدادی که با حداقل امکانات کار می کنند تحسين برانگيز است. اکثر اجراها و نواختن آلات موسيقی خوب و گاه عاليست. بيشتر مشکل در اشعار و هماهنگ کردن متن با ساز ديده می شود.
در ميان اين آثار، آهنگ جاويدان از گروه امرتات را پسنديدم. اين آهنگ ارزش Download و گوش کردن را دارد:
Snippet--200Kb
Download low quality--2.94Mb
Download high quality--5.89Mb

گروه Dark City با آهنگ نااميدی به مسابقه نرسيد و در بخش خارج از مسابقه حضور دارند ولی آهنگ پرانرژيشان به درد مواقع خاصی می خورد. آنرا Download کنيد و آنرا برای مواقعی که در حالت نرمال نيستيد نگه داريد.

نوشته شده در ساعت 11/15/2002 05:40:00 PM توسط كاميار

٭ عکس زير در صفحه اول روزنامه اعتماد امروز 22 آبان چاپ شده بود.



از مسائل و جريانات مربوط به آن که بگذريم، عکسی زيباست.
نوشته شده در ساعت 11/14/2002 12:42:00 AM توسط كاميار

٭
دوشنبه 20 آبان 1381

معماری هوشمندانه

4. پرسپکتيو و تقارن
هندسه ذهن هيچگاه يک نظام کامل نيست.(جرج کلی 1970)

بر طبق نظر اعصاب شناسان هر چيزی که ما می بينيم تنها نتيجه ضبط منطقه بصری مغز نيست بلکه حاصل محاسبات و درجه بندی دائمی نيز هست. يک ذهن که با خواندن به سوی تحليلِ متن کشيده می شود می تواند به صورتی امکان پذير به سوی مهارتهای تحليلی برای آناليز فضا پيش برده شود. ذهنی خواننده، به سادگی برابريهای پايه ديد را تغيير می دهد. پرسپکتيو نتيجه تحليل فضا با زمان، که مسافت است، می باشد. از نقطه ديدِ شخصی که به جهان می نگرد، اشيا در رابطه ای نسبی با مسافت جايگذاری و ارائه شده اند. ترسيم پرسپکتيو اشيا، تکنيکی که توسط يونانيها توسعه داده شد، راهی برای خلق دوباره توهم عمق و مسافت در يک سطح دوبُعدی است.
برآورد تقارن و محاسبه پرسپکتيو، استفاده کاملی از اختلاف رؤيت افقی با درنظر گرفتن محل ديد ناظر و ديد با دو چشم بوده است. واقعاً هم تفاوتی بسيار کوچک بين ديد هر يک از دو چشم وسيله محاسبه فوری نسبتها را در اختيار مغز می گذارد. به همين خاطر است که مردم در غرب بسيار راسيونال هستند. ذهنی که به آناليز کردن فضا تشويق می شود را شايد بتوان به سوی مديريت آن و تحميل يک شبکه منطقی بر آن به هنگام برنامه ريزيش، سوق داد. بايد اينطور گمان کنيم که هيپوداموس يک خواننده مشتاق بوده است.
يک خواننده مشتاق ديگر به نام مارکوس ويتريويوس پوليو، اولين قرارداد کامل معماری که حتی با گذشت زمان هم انکار نشده است را به وجود آورد. اين اصول در زمان فرمانروائی آگوستس در رم نوشته شد و ارزشمندی آن تنها به اين دليل نيست که بستر اصلی اصول و روشهايی برای نسلهای معماران از زمان خودش تاکنون(اين کتاب هنوز جز برنامه درسی بسياری از مدارس معماری امروز می باشد) را فراهم کرد بلکه به اين علت نيز هست که به نوعی شامل خلاصه ای از متون معماری گذشته که هم اکنون مفقود شده است به ويژه قراردادهای معماری يونان باستان می باشد که آنها را در ابتدای فصول کتاب خود آورده است. به عبارت ديگر ويتريويوس برابر است با استمرار.

قبلی بعدی ابتدا

نوشته شده در ساعت 11/11/2002 11:55:00 PM توسط كاميار

٭
AEGIS HYPOSURFACE


اين پروژه به دعوت تئاتر هيپودرام شهر بيرمنگام انجام شد. هدف دست يافتن به فرمی بود که با محيط خود ارتباط متقابل همزمان داشته باشد. تلاش شد تا اطلاعات ورودی الکترونيکی، تغييراتی فيزيکی را بر روی يک سطح قابل ارتجاع به وجود آورد. رسيدن به يک معماری پويا و واکنش دهنده به محيط خارج از روياهای طراحان اين پروژه است. برای تحقق اين اثر به گونه ای که بتواند به عواملی چون صدا و حرکت مردم، آب و هوا، نور، اطلاعات و ... پاسخ گويد نياز به سيستمی کامپيوتری با سرعت و bus بالا بود تا بتواند به ماتريسی از فعال کننده های الکترونيکی بدون تأخير زمانی پاسخ گويد. گروه طراح همچنين به امکانهای فرهنگی اين اثر و رسيدن به يک معماری راديکال فکر می کنند.

اين اثر سطحی متشکل از قطعات فلزی است که بر روی 896 پيستون که با هوای فشرده کار می کنند نصب شده اند و پيستونها همگی توسط کامپيتر کنترل می شوند تا باوانند به کمک نرم افزارهای طراحی شده برای آن به محرکهای خارجی پاسخ گويند.

مارک گولتورپ درباره اين پروژه می گويد:"...اين پروژه طراحی شد تا آنچه که در داخل اتفاق می افتد در بيرون به نمايش گذاشته شود؛ ديدن اثرِ آنجه که در اين سو اتفاق می افتد در آن سو ..."
در مسابقه Far East Digital Architectural Design سال 2001 اين پروژه جايزه نخست را به خود اختصاص داد.


نوشته شده در ساعت 11/11/2002 01:10:00 AM توسط كاميار

٭
يک کلمه، يک پيشوند به ابتدای نام يک حوزه از انديشه يا تخصص اضافه می شود آنگاه بايد کتابها بنويسند که منظور از واژه جديد چيست و باز هم بنويسند و بگويند که منظور چه چيزهايی نيست و سوء تفاهمات رفع شود و الی آخر. خلاصه سر يک کلمه جديد که توسط يک آدم باهوش خلق شده چندين نسل سرِ کار می روند و مسبب و ادامه دهنده اين امر انسانهای تنبلی هستند که می خواهند کيلو کيلو حرف و انديشه را در يک کلمه خلاصه کنند. که البته به نظر می رسد کار عاقلانه و مقرون به صرفه ای باشد، نامگذاری يعنی همين .
نوشته شده در ساعت 11/11/2002 12:58:00 AM توسط كاميار

٭




نوشته شده در ساعت 11/10/2002 12:31:00 AM توسط كاميار